English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6568 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
yaw U حرکت جنبی قایق
yawed U حرکت جنبی قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculls U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
freeing U حرکت قایق در جلو باد
freed U حرکت قایق در جلو باد
beats U حرکت قایق بسمت باد
free U حرکت قایق در جلو باد
underway U شروع حرکت قایق در اب باکنترل
frees U حرکت قایق در جلو باد
trolling U ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
beat U حرکت قایق بسمت باد
sculled U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
scull U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
washed U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
scull U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculls U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
ooch U حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
sculled U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
headings U سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
wash U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
frostbiter U قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
heading U سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
washes U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
gibes U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
starboard tack U حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
jibing U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibes U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibed U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibe U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
tacking U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacked U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tack U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacks U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
in irons U نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
hydroplane U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
pushaway U غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
scull U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
hypokinesis U کم جنبی
lateral U جنبی
margin U جنبی
laterad U جنبی
next door [to] <adv.> U جنبی
margins U جنبی
bypassing U جنبی
bypasses U جنبی
sideways U جنبی
bypassed U جنبی
bypass U جنبی
peripheral U جنبی
circumferential U جنبی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
slow motion U کند جنبی
by product U محصول جنبی
bradykinesis U کند جنبی
peripheral processor U پردازشگر جنبی
by-products U فراورده جنبی
lateral U جنبی جناحی
side view U نمای جنبی
side effects U اثرات جنبی
coproduct U فراورده جنبی
bypassed U مسیر جنبی
off hand game U بازی جنبی
next U پهلویی جنبی
bypass U مسیر جنبی
by-product U فراورده جنبی
peripheral unit U واحد جنبی
adjunctive therapy U درمان جنبی
immediately next door <adv.> U همین جنبی
auxiliary service U خدمات جنبی
bypassing U مسیر جنبی
bypasses U مسیر جنبی
photokinesis U نور جنبی
peripheral driver U محرک جنبی
margin cost U هزینه جنبی
peripheral device U دستگاه جنبی
racking stress U تنش جنبی
collateral heirs U وراث جنبی
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
byways U کار یا فعالیت جنبی
byway U کار یا فعالیت جنبی
peripheral controller U کنترل کننده جنبی
peripheral control unit U واحد کنترل جنبی
aids to trade U خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
ultromotivy U جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
barge U قایق
bilge U کف قایق
barged U قایق
barges U قایق
ark U قایق
boat tail U دم قایق
lighter U قایق
boat U قایق
caique U قایق
outboard U قایق
boats U قایق
boatdeck U پل قایق
ferry boat U قایق
lighters U قایق
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
ferries U قایق موتوری
soling U قایق با 3 سرنشین
sloop U قایق یک دکله
ferry U قایق موتوری
capsize U برگشتن قایق
life raft U قایق نجات
rafts U قایق باری
cutter U قایق پارویی
cutter U قایق تک دکله
cutters U قایق پارویی
cutters U قایق تک دکله
fore end aft U درطول قایق
lighterage U قایق باری
hydrofoil U قایق پرنده
catboat U قایق تک بادبان
schooner U قایق دو دگلی
raft U قایق باری
double banked boat U قایق دو پارو زن
ladders U پلکان قایق
fore U جلوی قایق
piragua U قایق ته پهن
ferrying U قایق موتوری
sloop U قایق جنگی
coxswain U سکان قایق
fittings U لوازم قایق
crash boat U قایق نجات
boat gang U نگهبان قایق
schooners U قایق دو دگلی
single U قایق یک نفره
ladder U پلکان قایق
forward U جلو قایق
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1 moves up the range
1 burn the boats story of hernando Cortes
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com